آفازی ورنیکه ، همچنین به عنوان آفازی گیرنده شناخته می شود، یک اختلال زبانی است که در نتیجه آسیب به ناحیه ورنیکه، که در قسمت خلفی شکنج گیجگاهی فوقانی سمت چپ در مغز قرار دارد، ایجاد می شود. این حوزه برای درک و تولید زبان بسیار مهم است. آفازی ورنیکه با گفتار روان، اما بی معنی و اختلال در درک زبان گفتاری و نوشتاری مشخص می شود.
افراد مبتلا به آفازی Wernicke معمولاً چند علامت خاص را نشان می دهند که می تواند به تشخیص و درک آن کمک کند.
یکی از ویژگی های بارز آفازی ورنیکه، وجود گفتار روان و بدون دردسر است که اغلب مملو از جملات طولانی است که از نظر دستوری به خوبی شکل گرفته و از نظر واجشناسی دقیق هستند. با این حال، محتوای سخنرانی فاقد انسجام است و انتخاب کلمات توسط فرد ممکن است نادرست یا کاملاً نامرتبط با موضوع مورد نظر باشد. این پدیده به عنوان «پارافازیا» شناخته میشود، که در آن فرد از کلماتی استفاده میکند که از نظر آوایی یا معنایی با کلمه مورد نظر مرتبط هستند، اما در بافت مورد نظر نامناسب هستند. به عنوان مثال، فردی که مبتلا به آفازی ورنیکه است ممکن است بگوید “من به باغ وحش رفتم و یک میز قهوه ای بزرگ دیدم” در حالی که قصد دارد بگوید “به باغ وحش رفتم و یک خرس قهوه ای بزرگ دیدم.”
یکی دیگر از ویژگی های برجسته آفازی ورنیکه، اختلال در درک زبان گفتاری و نوشتاری است. افراد مبتلا به این بیماری ممکن است در درک مکالمات، پیروی از دستورالعمل ها یا درک مطالب نوشته شده دچار مشکل شوند. این نقص در درک می تواند عمیق باشد و توانایی فرد برای برقراری ارتباط و مشارکت در فعالیت های روزمره را به شدت تحت تاثیر قرار دهد.
علاوه بر این علائم اولیه، افراد مبتلا به آفازی ورنیکه ممکن است سایر اختلالات مرتبط با زبان مانند مشکلات در یافتن کلمه (آنومیا)، تکرار ضعیف کلمات و عبارات، و کاهش توانایی خود نظارت بر گفتار و تشخیص خود را نیز نشان دهند. خطاهای آنها این علائم در مجموع به تأثیر عمیق آفازی ورنیکه بر توانایی های ارتباطی و کیفیت زندگی فرد کمک می کند.
علت اصلی آفازی ورنیکه اغلب آسیب به نیمکره چپ مغز، به ویژه در شکنج گیجگاهی فوقانی خلفی است. این آسیب می تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله سکته مغزی، آسیب مغزی تروماتیک، تومورها، عفونت ها یا شرایط عصبی دژنراتیو مانند بیماری آلزایمر باشد. صرف نظر از علت، آسیب عملکرد طبیعی ناحیه ورنیکه را مختل می کند و منجر به علائم مشخصه آفازی ورنیکه می شود.
درمان آفازی ورنیکه معمولاً شامل یک رویکرد چند رشته ای، از جمله گفتار درمانی و زبان درمانی، توانبخشی شناختی، و حمایت سایر متخصصان مراقبت های بهداشتی است. هدف اولیه درمان بهبود درک زبان و توانایی های تولید و همچنین تسهیل استراتژی های جبرانی برای ارتباط است. گفتار درمانی و زبان درمانی با هدف کمک به افراد مبتلا به آفازی ورنیکه توانایی خود را برای درک و استفاده از زبان از طریق تمرینها و تکنیکهای مختلف، مانند تمرینهای زبانی، ارتباط مبتنی بر تصویر، و استراتژیهایی برای بهبود بازیابی کلمات و نظارت بر خود، بهبود بخشد.
علاوه بر این، ممکن است از وسایل کمکی ارتباطی و فناوریهای کمکی برای حمایت از افراد مبتلا به آفازی ورنیکه در تعاملات روزانهشان استفاده شود. اینها ممکن است شامل تابلوهای ارتباطی، دستگاه های تولید کننده گفتار و سایر ابزارهایی باشد که برای افزایش توانایی آنها در انتقال افکار و شرکت در مکالمات طراحی شده اند. علاوه بر این، حمایت از اعضای خانواده، مراقبان و جامعه گستردهتر میتواند نقش مهمی در تسهیل ارتباط مؤثر و مشارکت اجتماعی برای افراد مبتلا به آفازی ورنیکه ایفا کند.