اتیسم خفیف
اختلال طیف اوتیسم (ASD) یک وضعیت عصبی پیچیده است که بر ارتباطات اجتماعی، رفتار و پردازش حسی تأثیر می گذارد. این بیماری طیف گسترده ای از علائم و چالش ها را نشان می دهد، به طوری که افراد اغلب در تعاملات اجتماعی، ارتباطات و رفتارها یا علایق تکراری با مشکلاتی مواجه می شوند. اصطلاح “اتیسم خفیف” گاهی اوقات برای توصیف افراد مبتلا به ASD استفاده می شود که علائم نسبتاً خفیف و سطح عملکرد بالاتری در مقایسه با افراد مبتلا به اشکال شدیدتر این اختلال دارند.
توجه به این نکته ضروری است که اوتیسم یک اختلال طیفی است، به این معنی که هر فرد مبتلا به ASD منحصر به فرد است و ممکن است دارای طیف متنوعی از نقاط قوت، ضعف و ویژگی باشد. در حالی که برخی از افراد مبتلا به اوتیسم ممکن است چالشهای مهمی در زمینههای مختلف زندگی داشته باشند، برخی دیگر ممکن است علائم خفیفتری از خود نشان دهند و سطوح عملکرد بالاتری در مناطق خاصی داشته باشند.
چالشهای ارتباط اجتماعی: افراد مبتلا به اوتیسم خفیف ممکن است در درک نشانههای اجتماعی، تفسیر ارتباطات غیرکلامی و درگیر شدن در مکالمات متقابل مشکل داشته باشند. آنها ممکن است با ایجاد و حفظ تماس چشمی، درک کنایه یا شوخی و درک دیدگاه های دیگران مشکل داشته باشند.
رفتارهای محدود و تکراری: افراد مبتلا به اتیسم خفیف ممکن است در رفتارها یا روال های تکراری مانند تکان دادن دست، تکان دادن به جلو و عقب، یا ردیف کردن اشیا به روشی خاص دست بزنند. آنها همچنین ممکن است علایق یا سرگرمی های خاصی داشته باشند که به شدت روی آنها متمرکز هستند.
حساسیتهای حسی: بسیاری از افراد مبتلا به اتیسم خفیف ممکن است حساسیتهای حسی داشته باشند، به این معنی که برخی صداها، مناظر، بوها، بافتها یا مزهها میتوانند طاقتفرسا یا بیزار باشند. آنها ممکن است در کنار آمدن با ورودی های حسی در محیط خود مشکل داشته باشند و ممکن است به دنبال تحریک حسی باشند یا از برخی تجربیات حسی اجتناب کنند.
تواناییهای شناختی: در حالی که افراد مبتلا به اوتیسم خفیف ممکن است در زمینههای خاصی مانند ارتباطات اجتماعی و انعطافپذیری با چالشهایی روبرو شوند، اما ممکن است در سایر زمینهها نیز دارای نقاط قوت منحصربهفردی باشند. برخی از افراد مبتلا به اوتیسم خفیف ممکن است هوش بالاتر از حد متوسط، مهارت های حافظه عالی و توجه زیادی به جزئیات داشته باشند.
چالشهای عملکرد اجرایی: افراد مبتلا به اوتیسم خفیف ممکن است در کارکردهای اجرایی مانند برنامهریزی، سازماندهی، مدیریت زمان و تنظیم هیجانی مشکلاتی داشته باشند. آنها ممکن است با انتقال بین وظایف، مدیریت احساسات و سازگاری با تغییرات روتین خود مشکل داشته باشند.
مهارت های انطباقی: افراد مبتلا به اوتیسم خفیف ممکن است در توسعه مهارت های انطباقی مانند مراقبت از خود، زندگی مستقل و مهارت های اجتماعی با چالش هایی روبرو شوند. آنها ممکن است برای یادگیری نحوه مدیریت وظایف روزانه، تعامل با دیگران و هدایت موقعیت های اجتماعی به حمایت نیاز داشته باشند.
درمان های رفتاری: تحلیل رفتار کاربردی (ABA) یک روش درمانی پرکاربرد و مبتنی بر شواهد برای افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم است. ABA بر آموزش مهارت های جدید، کاهش رفتارهای چالش برانگیز و ترویج رفتارهای مثبت از طریق استفاده از تکنیک های تقویت و اصلاح رفتار متمرکز است.
آموزش مهارتهای اجتماعی: آموزش مهارتهای اجتماعی به افراد مبتلا به اتیسم خفیف کمک میکند تا رفتارهای اجتماعی مناسبی مانند برقراری تماس چشمی، شروع گفتگو، نوبت گرفتن و درک نشانههای اجتماعی را بیاموزند و تمرین کنند. گروه درمانی، تمرین های ایفای نقش و مدل سازی ویدئویی می توانند راهبردهای موثری برای آموزش مهارت های اجتماعی باشند.
گفتار و زبان درمانی: گفتار درمانی و زبان درمانی می تواند به افراد مبتلا به اوتیسم کمک کند تا مهارت های ارتباطی خود را بهبود بخشند، از جمله ارتباط کلامی و غیرکلامی، درک زبان و استفاده از زبان برای بیان افکار و احساسات. همچنین ممکن است از دستگاه های ارتباطی تقویتی و جایگزین (AAC) برای پشتیبانی از ارتباطات استفاده شود.
کاردرمانی: کاردرمانی بر توسعه مهارت های مورد نیاز برای زندگی روزمره، کار و بازی تمرکز دارد. کاردرمانگران با افراد مبتلا به اوتیسم برای بهبود مهارتهای حرکتی ظریف، پردازش حسی، مهارتهای مراقبت از خود و استقلال در فعالیتهای روزمره زندگی خود کار میکنند.
درمان شناختی رفتاری (CBT): CBT یک رویکرد درمانی است که به افراد مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا با الگوهای فکری منفی مقابله کنند، اضطراب را مدیریت کنند و مهارت های مقابله ای را بهبود بخشند. CBT همچنین می تواند به افراد در توسعه مهارت های اجتماعی، بهبود تنظیم عاطفی و افزایش توانایی های حل مسئله کمک کند.
درمان یکپارچگی حسی: درمان یکپارچگی حسی به افراد مبتلا به اوتیسم کمک می کند تا تجربیات حسی خود را تنظیم کنند و تحمل خود را نسبت به ورودی های حسی بهبود بخشند. از طریق فعالیتها و مداخلات حسی ساختاریافته، افراد میتوانند یاد بگیرند که حس را بهتر پردازش کنند و به آن پاسخ دهند